جزئیات خبر | فروم
بازگشت به خانه
حمیدرضا | jetkar
۲۱:۳۸:۵۸ ۱۴۰۴/۰۹/۰۲

حرف شما از یک نکتهٔ مهم غافل مانده: پولی که در شرکت می ماند، تبدیل به دارایی زاینده می شود و دقیقاً همین باقی ماندن پول در شرکت است که باعث تولید، رشد، گزارش های انفجاری و سودهای اینده می شود. اگر شرکت سود را تقسیم نکند یا کمتر تقسیم کند، نقدینگی داخل شرکت می ماند و همان نقدینگی موتور رشد فروش، افزایش تولید، خرید مواد اولیه، توسعه و در نهایت جهش سوداوری است. مثال غشهد دقیقاً دارد همین را ثابت می کند. در یک شرکت سوداور، سود از اصل سرمایهٔ شرکت ایجاد می شود، نه از جیب سهامدار. کاهش قیمت پس از مجمع فقط یک اصلاح حسابداری است؛ ولی عملکرد شرکت واقعی است و ارزش را دوباره می سازد. اگر تقسیم سود باعث می شد ارزش شرکت واقعاً کم شود، چطور غشهد می تواند فقط با 125 میلیارد فروش، 70 تومان سود خالص بسازد و در نیمه دوم سال به درامدهای 400-500 میلیاردی برسد؟ این سود از اسمان نمی افتد؛ از تداوم سرمایه گذاری داخل شرکت می اید. تمام تحلیل هایی که درباره ی غشهد نوشته شد، از جهش فروش مهر تا انتظار فروش ابان و اذر، تولید 800 تن کنسانتره، درامدهای متفرقه تکرارشونده، پرتفوی 350 میلیاردی و سود احتمالی 200 تومانی فقط وقتی ممکن است که پول داخل شرکت بماند و در چرخهٔ تولید بچرخد. اگر شرکت هر سال سود را کامل بدهد، سرمایه در گردش کاهش می یابد، موجودی تولید کم می شود، خرید مواد اولیه محدود می شود و همین گزارش های قدرتمند هرگز ساخته نمی شود. این یعنی باقی ماندن پول در شرکت = افزایش ارزش واقعی سهم. در نقطه مقابل، سهامداری که فقط به کاهش قیمت روز بازگشایی نگاه می کند، عکس فرایند ارزش سازی را می بیند. ارزش سهم از عملیات شرکت می اید، نه از قیمت تیوریک یک روزه. اگر سهمی مثل غشهد توان ساختن 200 تومان سود واقعی داشته باشد، بازار دیر یا زود ان ارزش را کشف می کند نه به خاطر ارزو، بلکه به خاطر عملکرد.

لیست اخبار