جزئیات خبر | تلگرام
بازگشت به خانه
یادداشتهای یک مالیچی در سفر | fandamentalibours
۰۴:۴۷:۴۴ ۱۴۰۴/۰۵/۲۵

یک بار عزیزی از من پرسید کدام صورت مالی است که ساعت ها میخوانی و متوجه گذر وقت نمی شوی؟ بدون معطلی گفتم بانکها همین اواخر که صورت مالی بانک تجارت را میخواندم شاید برای مدت 45 دقیقه فقط به اعداد صفحه 61 خیره شده بودم ذخیره هزینه تعهدات صندوق بازنشستگی بانکها که نسبت به سال قبل رشد 4 برابری داشت!عددی که تنها بر مبنای ماده 34 اساسنامه صندوق بازنشستگی کارکنان بانکها باز هم 24 همت کمتر شناسایی شده بود.عددی که اکر شناسایی میشد تمامی سود اعلامی 19 همتی بانک را که تقریبا نصف سال قبل است را می بلعید. اما چرا واقعا صورتهای مالی بانکها من را درگیر یا بهتر بگویم نگران میکند؟ چون تمامی امراض اصلی کشور را در بردارد.در دلش ناترازی را نشان میدهد.به تو میگوید وضعیت صندوق های بازنشستگی در چه وضعیت بدی است و اینده چه در انتظار صاحبان این صندوق هاست! به تو نشان میدهد ناترازی مالی چیست! بانکی که مطالبه ای ندارد یا بهتر بگویم توان وصول مطالبه اش را ندارد باید زیان ریسکش را بپذیرد و از سرمایه اش مطالب سوخت شده را امحال کند اما کفایت سرمایه ندارد!بانک مرکزی که همه اینها را میداند اما انتهای زورش ان است که به بانک بگوید از محل تسعیر عملیات ارزی سودی نمی تواند تقسیم کند و چون بخشی از سود شناسایی شده از محل مطالبات و وام ها خیالی است بانک بیشتر از ده درصد سود شناسایی شده نمی تواند تقسیم سود کند!بانکها هم که جز به سهامدار حقیقی سود نمیدهند و در نهایت هم از محل انباشت سود!!!(واقعا خنده دار است) برای افزایش کفایت سرمایه، افزایش سرمایه را تصویب میکنند! در دلش بی انضباطی مالی دارد! چرا باید یک بانک مطالبه از شرکتهای تابعه وزارت نیرو را مطالبه از دولت بداند.سازمان برنامه بودجه چه ردیف اعتباری در بودجه سنواتی شناسایی کرده بود که برمبنایش حالا بخواهد تایید بدهی دولت بدهد! اگر قبول دارید بدهی دولتی است پس چرا خلاف برنامه های بالادستی سود مرکب برای بدهی شناسایی می کنید؟اساسا چگونه بر دولت مطالبه ای را می بندید که ردیف پرداختی برایش ندارد! در دلش بی مبالاتی مالی دارد! مطالبات وصول نشده و مشکوک را بدون در دسترس داشتن شرایط، ناگهان به مطالبات جاری تبدیل میکند دوباره روی اصل و فرع سود می بندد و بعد سال بعد از او ذخیره مطالبات مشکوک الوصول میگیرد. در دلش هردمبیلی یا به لفظ ادبی تر هرکی هر کاری دوست داره میکند دارد!من شریک توام ولی اگر رفتم عاملیت یک کاری را برعهده گرفتم تازه سر این عاملیت باید به من پول بدهی!منطقی که نه تنها مسخره است که خطرناک است! فرض کنید شما با یک نفر شریکید وقتی کار میکنید و سود بدست می اورید برحسب سهم الشراکت باید تقسیم سود کنید! فرض کنید حالا اخر سال شریکها بیایند بگوید خب ولی من این مشتری را اوردم! شریک دیکر بگوید منم بیشتر از بقیه تو این شراکت بودم! دیگری هم بگوید منم بیشتر از بقیه چایی خوردم! حتی اثر تحریم را دارد! نرخ تسعیر روی دارایی هایی که توانایی دسترسی بر انها نیست! چیزی شبیه 7 میلیارد دلار طلب از کره جنوبی! و مدام شناسایی سود برمبنای نرخی که معلوم نیست در زمان دسترسی ان نرخ بتواند مبنای محاسبه باشد یا نه! و اصلا معلوم نیست با توجه به قطع شدن روابط بانکی از موجودی دارایی چقدرش قابل دسترسی هست، چه مقدارش به دلیل هزینه های مرتبط بانک داری حذف شده است! واقعا خلاصه اش بانکها وضعیت اشفته ای دارند که به صورت عددی و مشخص به شما میگویند مملکت دقیقا حالا در کدامین مرحله از دره سقوط است

فالورها 773
تاثیر (Imp) 104.0
بازدید 104
تعامل (Eng) 6.0
لیست اخبار